۱۱۱ نفر از حجاج به دلیل وخامت شرایط جسمی‌ به کشور بازگشتند مقطع کاردانی رشته «فوریت‌های پزشکی» حذف خواهد شد ارتباط گردشگری ایران با مالزی افزایش می‌یابد هشداری برای زمین؛ ۲۳ درصد از مساحت زمین دیگر قابل بهره برداری نیست دستگیری عامل قتل پاکبان مشهدی + عکس خمیردندان‌های غیرمجاز از سوی وزارت بهداشت معرفی شدند (۱۴ تیر ۱۴۰۳) دستگیری سارقان سفری در مشهد نیمی از فوتی‌ها در تصادفات مشهد، عابران پیاده هستند واریز ۳ میلیون تومان به حساب بازنشستگان | متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان به چه معناست؟ (۱۴ تیر ۱۴۰۳) کشف انبار داروهای غیرمجاز توسط پلیس مشهد پشه آئدس به رنگ و بوی تایر بسیار علاقه‌مند است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (پنجشنبه، ۱۴ تیر ١۴٠٣) | تداوم وزش باد در استان سالاد سزار ۱۰۰ ساله شد | همه چیز در مورد یک سالاد پرطرفدار اهدای اعضای کودک مرگ مغزی در مشهد نجات‌بخش زندگی سه بیمار نیازمند‌به‌عضو شد (۱۴ تیر ۱۴۰۳) گردشگری ایران از دریچه سیاستگذاری دولت چهاردهم؛ باید و نبایدها انفجار شدید در کارخانه تولید جنگ‌افزار آمریکا + فیلم معلمان مدارس غیردولتی تحت پوشش بیمه تکمیلی درمان قرار می‌گیرند مقدمه و بستر توانمندسازی کودکان کار باید فراهم شود | آمار و ارقام دقیقی از کودکان کار در ایران نداریم افزایش نسبی دما طی امروز و فردا در بیشتر نقاط کشور (۱۴ تیر ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

خانه کشوری همه چیز ما بود

  • کد خبر: ۱۲۴۲۶۱
  • ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۱
خانه کشوری همه چیز ما بود
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

خانه کشوری همه چیز ما بود. همه چیز در همان مقیاس کودکی و نوجوانی که هر چیزی می‌توانست همه چیزت باشد. خانه کشوری آن روزهاو شهید کامیاب امروز وسط کوچه‌ای قرار داشت که یک سر کوچه به خیابان شهید کشوری می‌رسید و سر دیگر آن به یکی از فرعی‌های بولوار خواجه ربیع (عبادی) که نبش کوچه در حاشیه عبادی نانوایی متری بود که بار‌ها جلو آن صف ایستاده بودم.

این خانه سال‌های سال، روز‌های پنجشنبه و جمعه برای ما (چند پسرعمه و یک دخترعمه و دو عموی هم سن و سال) پایگاهی بود که انواع شرارت‌های کودکانه را در آن تجربه کردیم. خانه جنوبی بزرگ که دو در داشت. یک در ورودی و یک در گاراژی برای ماشین.

نمای خانه از نما‌های مرسومی بود که اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ ساخته می‌شد، ترکیبی از سیمان درخشنده با خرده‌های شیشه و یک فرورفتگی که وسط آن بنا بر قاعده‌ای نوار شیشه‌ای نازکی کار شده بود. در ورودی خانه که باز می‌شد راه پله‌ای به سمت بالا و پایین وجود داشت.

ما روز‌هایی که آنجا میهمان بودیم، بیشتر اوقات در طبقه پایین یا حوضخانه که حدود ۱۰۰ متری می‌شد با میز پینگ پونگ که وسیله تفریح عمو‌های بزرگ‌تر بود و یک توپ فوتبال سرگرم می‌شدیم. حوضخانه به گاراژ هم راه داشت و یک طرف آن پنجره‌هایی کوتاه به سمت حیاط بود و طرف دیگرش سه یا چهار اتاق داشت که هرکدام اتاق یکی از عموهایم بود. اگر می‌توانستیم به این اتاق‌ها راه پیدا کنیم هرکدام برای خودشان جهانی مخفی بودند.

اولین بار اواسط دهه ۷۰ در یکی از همین اتاق‌ها بود که با چیزی به نام کامپیوتر آشنا شدم و یک دست شطرنج با آن ماشین عجیب و غریب زدم. طبقه بالا هم یک پذیرایی بزرگ داشت با دو اتاق بزرگ دیگر، اتاقی کوچک و آشپزخانه‌ای بزرگ که میز دوازده نفره بیضی را در خودش جای داده بود. در هال خانه می‌شد سفره‌ای بلند پهن کرد و یک بار که من آدم‌های پای سفره را شمردم نزدیک به ۴۴ نفر دور آن نشسته بودند.

وسط حیاط چاهی بود که ورودی اش پایین‌تر از سطح حیاط بود. یک روز که همه اقوام در خانه جمع شده بودند و می‌شد میان آن شلوغی برای دقایقی گم وگور شد، تصمیم گرفتم سر از کارِ عمق چاه در بیاورم. شلنگ بلند آبی رنگ راه راهی را که با آن باغچه را آبیاری می‌کردند برداشتم و ذره ذره از ورودی چاه فرستادمش پایین. چندباری هم شلنگ را بالا کشیدم تا ببینم بالأخره کی به آب می‌رسد و عمق این چاه اسرارآمیز چند متر است.

ورودی چاه اندازه یک توپ پینگ پنگ بود و آخرین بار که ناامیدانه شلنگ را پایین فرستادم تا شاید بالأخره راز این چاه را برملا کنم، وزن شلنگ بیشتر از زورم شد و شلنگ از دستم رها شد و رفت ته چاه و به راز‌های بی شمار آن پیوست، من از ترس همان کف حیاط وا رفتم، ناگهان چیزی به ذهنم رسید از پله‌ها بالا دویدم و در طبقه بالا به دامن بی بی جان پناه بردم ترس را در چشم هایم خواند و وقتی برایش ماجرا را تعریف کردم، لبخندی بر لب هایش نشست گفت: مهم نیست مادرجان بزرگ می‌شی یادت میره.

حالا بیست و چندسال از گم شدن آن شلنگ راه راه می‌گذرد، اما من یادم نرفته است و گاهی که همه چیز درهم می‌شود با خودم فکر می‌کنم کاش خانه کشوری هنوز بود، کاش بی بی جان زنده بود و می‌دویدم و خودم را می‌رساندم به دست‌های مهربانش تا در گوشم زمزمه کند: بزرگ میشی یادت میره.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->